پل دختر میانه

پل دختر میانه

پل دختر در ابتدای راه میانه به زنجان و بر روی رودخانه قزل اوزن در دل رشته کوه قافلانکوه واقع شده‌است .این پل تاریخی یکی از شاهکار های معماری و مهندسی عهد قدیم است در این پل تاریخی یک دهنه ی بزرگ توانسته است تمام فشارهای تنشی، برشی و کمانشی را خنثی کند. از تاریخ ساختمان پل اطلاعات درستی در دسترس نیست. عده‌ای از باستان‌شناسان تاریخ پایه‌های آن را به عهد شاهنشاهی ساسانی نسبت می‌دهند ولی با توجه به شیوه معماری تاریخ ساخت آن را به قرن هشتم هجری تخمین زده‌اند.ژان دیولافوا نقاش و جهانگرد فرانسوی که در دوره ی قاجاریه از این پل بازدید کرده است از معماری و استحکام این پل تمجید کرده است و نحوه ی معماریِ این پل را منطبق با قرن دوازدهم میلادی(قرن ششم هجری قمری) دانسته است.

علت نام گذاری پل دختر به این اسم چیست ؟

درباره نام پل دختر نظرات و داستان‌های بسیار زیادی روایت و نقل شده است که به برخی از آن‌ها می‌پردازیم:

برخی گفته‌اند:

بازرگانی برای در امان ماندن دختر خود از دست مغولان برای دختر خود در این منطقه قلعه می‌سازد، ولی به مرور زمان و حسن روابط و پس از مرگ بازرگان دختر وی برای توسعه تجارت بازرگانان آذربایجان با دیگر کشورها این پل (پل دختر) را می‌سازد.

 مشخص است با توجه به واژه‌ی دختر در تاریخ و ادبیات ایران این موضوع نمی‌تواند درست باشد. 

داستانی دیگر در میان مردم محلی وجود دارد:

شاهزاده خانمی زیبا که از بشر متنفر و گریزان بود به حالت انزوا و برای کناره‌گیری از مردم فرار کرده و در کوهستان خالی از سکنه قافلانکوه به ساختن قلعه پرداخت. پس از بر پا ساختن این کاخ بلند که همانند آشیانه عقاب بود راه وصول به آن را خراب کرد و به‌طوری‌که هیچ‌یک از پهلوانان معروف و دلاوران مشهور حتی رستم دستان هم به آن دست نیافت. از قضا روزی چوپانی که جوانی خوش سیما بود، گوسفندان خود را در پای کوه به چرا آورد و خود به مشاهده قلعه پرداخت، ناگاه دوشیزه زیبایی را دید که در بالای بام قلعه می‌خرامد و به مناظر اطراف می‌نگرد. چوپان از دیدن او مبهوت و از خود بیخود شد و تلاش کرد که به کاخ نزدیک‌تر شود، ولی راه عبور را مسدود دید؛ بنابراین بی‌اختیار متوسل به نی خود و به نواختن آهنگ‌های جانسوز و غم انگیز مشغول شد. چوپان جوان و عاشق دلباخته همه روزه به دامنه کوه می‌آمد و به نواختن نی و ناله‌های جانسوز می‌پرداخت. شاه‌زاده خانم سنگ‌دل چون همه روزه ناله‌های این جوان را می‌شنید رفته رفته حس ترحمی در قلبش پدیدار شد و از آواز نی چوپان خوشش می‌آمد و همه روزه در بالای بام خود را پنهان کرده به ناله‌های او گوش می‌داد تا اینکه فصل بارندگی فرا رسید و آب رودخانه طغیان کرد و چوپان نتوانست بار دیگر به دامنه کوه آید؛ بنابراین شاهزاده خانم فرمان داد تا پلی روی رودخانه بسازند تا چوپان بتواند به قلعه نزدیک شود به همین مناسبت پل ساخته شده، به پل دختر موسوم شده است.

تعمیرات زیادی روی این پل در طول تاریخ انجام شده است از جمله تعمیرات که توسط دختری به نام شاه بیگم بنت محمد بیگ موصلی به انجام رسید و در نتیجه، بسیاری وجه تسمیه بنا را به این دلیل می‌دانند.

در این خصوص لازم به توضیح است علاوه بر پل مذکور، در نقاط مختلف ایران پل‌های متعددی با عنوان پل دختر معروف‌اند که گروهی از باستان‌شناسان این وجه تسمیه را برگرفته از الهه آناهیتا، فرشته موکل آب در ایران باستان، می‌دانند و حتی معتقدند در گذشته تندیسی از این ایزدبانو در طرفی از پل‌ها قرار داده می‌شد تا به یمن قداست این الهه، آب رودخانه طغیان نکند و سبب انهدام پل نشود.

معماری پل دختر :

جای شک نیست که مسائل فنی در احداث و مرمت پل‌ها پیچیده‌تر از هر بنای سنتی دیگر است، زیرا این دست‌سازه نه‌تنها باید مانند سایر ابنیه در مقابل عوامل اقلیمی از قبیل تابش آفتاب، باد، نزولات جوی، یخبندان و نوسان درجه حرارت مقاومت کند، بلکه بدنه آن نیز باید در برابر فرسایش مداوم جریان آب، سیلاب‌های خروشان متناوب و سنگ‌های غلتان داخل رودخانه نیز تاب تحمل داشته باشد. این موارد در کنار محاسبات درست فنی و مهندسی، از فاکتورهای مهم در زمینه تعمیرات و احیای پل‌های کهن محسوب می‌شود. پل سنگ‌فرش پل دختر که ظاهرا در دوران ایلخانی (۸۸۸ هجری قمری) احداث شده، پایه‌هایی از سنگ و سه چشمه بزرگی دارد که چشمه وسطی هم بلندتر و هم عریض‌تر است و به این علت از وسط پل به‌طرفین دارای شیب است. آب‌برهای طرفین چشمه بزرگ از سنگ و به صورت مثلثی است. دهلیزها و کنودهایی در اطراف چشمه بزرگ به چشم می‌خورد که به وسیله دو نیم ستون چند ضلعی به‌ استقامت پل می‌افزاید. در طرفین پایه وسطی، کتیبه آجری مربع شکلی به خط زیبای نسخ خود نمایی می‌کند. خط کتیبه از بین رفته و شاید متن آن شامل تاریخچه ساخت پل بوده باشد. کتیبه دیگری نیز از سنگ مرمر به خط نستعلیق در طرف چپ پل دیده می‌شود که تاریخ تعمیر بنا را سال ۹۳۳ هجری قمری معین می‌کند.

بازسازی های پل دختر : 

پل دختر میانه در طول تاریخ بارها توسط افراد و شاهزاده‌های مختلف بازسازی شده است. سنگ بنایی تاریخ مرمت پل را به وسیله شاه بیگم (باسو) دختر محمد بیگ به سال ۱۵۱۷ (۹۹۳ ) نشان می‌دهد. گویا نوشته دیگری تاریخ مرمت دوباره آن را به سال ۱۶۷۳ قید کرده اند. در اواخر قرن هیجدهم پل مذکور به‌وسیله آقامحمدخان قاجار تعمیر شده، چون در سال ۱۳۱۳ دو طاق آن شکست برداشته و محتاج به تعمیر و عوض نمودن طاق‌ها بود، لذا در همان سال و بعد طبق دستور اداره کل باستان شناسی، تعمیر طاق و خاکریزی طرفین پل انجام یافت.

آخرین شکست این پل تاریخی در روز ۲۰ آذر ماه سال ۱۳۲۵ اتفاق افتاده و بزرگ‌ترین طاق این پل به وسیله دینامیت منهدم شده است در سال‌های بعد طاق تخریب شده از نو بازسازی شد، اما این تعمیر به جهت عدم تناسب با شیوه معماری و مصالح به کار رفته در بنا، سال‌ها بعد مجددا خراب شد. در حال حاضر پل دختر میانه به همان صورت آسیب‌دیده باقی مانده و یادآور وقایع مختلف تاریخی در طی قرن‌های متمادی است. سازمان میراث فرهنگی آذربایجان شرقی که طی سال‌های گذشته اقدام به تعمیر این پل تاریخی کرده بود، اما با کمال شگفتی، روند کار به یک‌پنجم نرسیده بود که دهانه و چشمه وسطی پل به علت تخریبات و شکاف‌های ناشی از مین‌گذاری سال ۱۳۲۵ شمسی فرقه دموکرات به‌طور کامل ویران شد و به این ترتیب قسمت اعظمی از بنا را با خود به رودخانه کشید و این امر وضعیت پل را از آنچه بود وخیم‌تر کرد.

آنچه از شواهد و قراین پیداست، مرمت‌گران و معماران فرهنگی این استان، آشنایی اندکی با علم مرمت و دستورالعمل های مرمتی و بازسازی اماکن تاریخی داشته‌اند و همچون بنایان مبتدی، کار را به سرانجام فاجعه‌آوری سوق دادند. دستور العمل‌هایی چون بررسی و شناخت وضع موجود، تهیه و تدوین طرح های متنوع و آنالیز و سنجش آنها و در نهایت انتخاب یکی از آنها، جمع‌بندی و تهیه طرح و نقشه های اجرایی مرمت، تحقیق و درک فناوری‌های کهن، آشنایی با واکنش مواد و اجزای متشکله یک اثر در برابر عوامل گوناگون محیطی، شناخت و فرآیند فرسودگی و روش های مورد استفاده در حفاظت و مرمت آثار و بهینه‌سازی آنها و تلفیق روش‌های سنتی و بومی حفاظت و مرمت با شیوه‌های جدید در یک نگاه کلی، عدم توجه و استحکام بخشی شکاف‌های موجود در بطن سازه آن هم در بدو کار، آسیب‌های ناشی از فرسایش‌های محیطی در داخل شکاف ها و نقاط آسیب دیده، سنگین‌سازی پایه‌های پل توسط بالشتک‌ها و پشتبند‌های بتونی، انجام فعالیت مرمت در خارج از فصل کار به علت عدم دریافت تسهیلات و بودجه مرمتی و در نهایت عرض کم پل، همگی در کنار هم سبب شدند تا دهانه وسطی پل یکباره فرو بریزد و سازه منهدم شود. این یادگار دیرین سرزمین ایران در کنار سایر بناهای تاریخی موجود در این شهرستان مانند قلعه دختر، قلعه نجفقلی‌خان، کاروانسرای جمال آباد و پل شهر چای، روزگاری طولانی شاهد آمد و شد کاروانیان، تجار و مسافران ایرانی و خارجی بسیاری بوده که قرن‌ها مشغول نقل و انتقال فرهنگ و هنر در سایه‌سار داد و ستد به فلات ایران و سایر نواحی جهان بودند. به این طریق پل مزبور در امر بازبینی اعصار گذشته و احیای شاهراه ابریشم نقش شایان توجهی به عهده دارد و از این منظر دارای ارزش فراوانی است و باید با سیاست‌ها و راهکارهای ویژه‌ای برای حفظ و صیانت از آن کوشید.

انفجار پل دختر میانه :

در روز ۲۵ آذر ۱۳۲۵ قوای دموکرات که میانه را اشغال کرده بودند، هنگام عقب‌نشینی از برابر نیروهای شاهنشاهی برای جلوگیری از پیشرفت ارتش طاق چشمه وسط را با دینامیت منفجر کردند که فعلا به همان صورت باقی است.

سرلشگر زنگنه در این خصوص چنین می‌نویسد:

در نیمه شب ۲۰ آذرماه، پل دختر، پل بتنی جاده شوسه، راه آهن به وسیله متجاسرین خراب شد، در نتیجه پل دختر به کلی از حیز انتفاع افتاد.

روزنامه اطلاعات در خصوص انهدام پل دختر میانه چنین می‌نویسد:

ستون زنجان پس از درهم شکستن مقاومت متجاسرین در موقع عقب‌نشینی، جاده‌ها و پل‌ها را به کلی خراب و ایستگاه‌های راه آهن کشور را آتش زده‌اند. از جمله پل‌های مهمی که خراب شده است پل معروف دختر در نزدیکی میانه است.

شنیده‌ها از انفجار پل دختر میانه حکایت‌های بسیار دارد. اغلب آنانی که فرقه دموکرات را به یاد دارند از غلام یحیی دانیشیان به‌عنوان شخصی که پل را به دست خود منفجر کرده یاد می کنند. پس از غلبه ارتش شاه بر آذربایجان در خصوص انفجار پل دختر میانه، افرادی چون نصرلله پاکدل، رئیس شهربانی میانه؛ داداش خالقی، معاون شهربانی میانه؛ آقاخان کاظم‌خانی فدائی و تنی چند دستگیر شدند. نصرلله پاکدل به دار آویخته شد. داداش خالقی پس از چند سال زندان آزاد شد. آقاخان کاظم‌خانی از فدائیانی بود که سال‌ها به اتهام انفجار پل مورد تحت نظر حکومت قرار می‌گیرد.

وی در خاطرات خود چنین می‌نویسد:

شخصی به نام احباب فرش‌فروش به تحریک خان‌ها به دادگاه نظامی شکایت می‌کند که آقا خان کاظم‌خانی پل قافلانکوه میانه را منفجر کرده است! معاون دادگاه سرگردی بود به نام «سرهنگ‌پور» به شخص مزبور می‌گوید: شاهد هم داری؟ احباب می گوید: بله، سربازی به نام ابراهیم. دادگاه اظهارات شاکی را ثبت و تاریخ دادگاه را نیز تعیین می‌کند. احباب به ابراهیم که در آغاز انقلاب سرباز قیزیل‌باش بوده و تدارکات ارتش را به منطقه قافلان‌کوه می‌رساند، می‌گوید: تو باید بیایی و در دادگاه شهادت بدهی که پل قافلانکوه را آقاخان کاظم‌خانی منفجر کرده است، در غیر این صورت، ترتیب بازداشت تو را خواهم داد. ابراهیم می‌گوید: هیچ اشکالی ندارد، من می‌آیم و شهادت می‌دهم. روز موعود دادگاه تشکیل می‌شود. سرگرد سرهنگ‌پور به ابراهیم می‌گوید: این شخص یک صنعت‌کار است که علاوه بر خانواده خودش به چند خانواده دیگر هم نان می‌رساند. وجدانا مشاهدات خود را بیان کن! ابراهیم می‌گوید: به شرافتم قسم که جز حقیقت چیزی نگویم. آقاخان کاظم‌خانی اصلا در قافلان‌کوه دیده نشده است و انفجار پل کار او نیست، زیرا پل مزبور را آقایان حسن نظری (خلبان ارتش شاه) که به فرقه پیوسته بود و محمد مهاجر منفجر کرده و به شهر باکو رفته‌اند.

در واقع جریان انفجار پل به دلیل مسایل سیاسی پیش آمده در جریانات اتحاد آذربایجان در مقابل دولت  صورت می‌گیرد و دولت پهلوی برای جلوگیری از این ماجرا سلسله اقداماتی را انجام می‌دهد و در نهایت فرقه سیاسی در مقابل دولت سعی در انفجار پل می‌کند.

نگاره‌های پل دختر در میانه‌های سده نوزدهم :

در بازدیدهایی که جهانگردان و مستشرقان اروپایی از جمله اوژن فلاندن و جیمز موریه از این منطقه داشته‌اند، نگاره‌هایی را از این پل بر جای گذاشته‌اند که وضعیت پل را در سده نوزدهم میلادی و پیش از ویرانی آن نشان می‌دهد.

ویدئو / داستانِ پلِ ساسانی که تخریبش تاریخ‌ساز شد
نمای ماندگار شرکت تخصصی نما ساختمانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *